loading...
وبلاگ صبا چت|چت صبا
omidoo بازدید : 20 سه شنبه 20 فروردین 1392 نظرات (0)

چون تو رو یادم میاره
حس میکنم پیش منی
وقتی که بارون میباره

 

بارونو دوست دارم هنوز
بدون چتر و سرپناه
وقتی که حرفای دلم
جا میگیرند توی یه آه

شونه به شونه میرفتیم
من و تو تو جشن بارون
حالا تو نیستی و خیسه
چشمای من و خیابون

 

بارونو دوست داشتی یه روز
تو خلوت پیاده رو
پرسه پاییزی ما
مرداد داغ دست تو

بارونو دوست داشتی یه روز
عزیز هم پرسه ی من
بیا دوباره پا به پام
تو کوچه ها قدم بزن

 

شونه به شونه میرفتیم
من و تو تو جشن بارونحالا تو نیستی و خیسه
چشمای من و خیابون

omidoo بازدید : 14 دوشنبه 19 فروردین 1392 نظرات (0)

شاعر : منصور اوجی

آنجا، جایی بود مثل گندم زار
آنجا، چیزی بود مثل یال است.
.....
اینجا، عصر
اینجا، او به یاد صبح و سبز
اینجا او به یاد اسب و تاخت.
.....
اینجا، او نشسته ساعت هاست
و شعر شکفته ای که بر لب هایش.
شاعری
شاعری را
هر چند هزار شرط نوشته بر کاغذ است و
هزار و یک شرط نانوشته در ذهن.
....
شاعری را اما شرط نخست
حضور شاعرانگی ست در رگ، رگ جان و
حضور در جهان
و برگرفتن قلم و
گذاشتن بر کاغذ.
....
بر کاغذی سفید.
سفارش
عشق، زیبا می خواهد ما را
مرگ، زشت.
....
پس به رویا
به بیداری
و به کابوس-
شاعر، قلمی با خود داشته باش!
و به همیشه و همه جا
که حسرت ها بر دلم گذاشته اند
شعر هایی که بر ذهن و زبانم گذشته اند
و بر کاغذ، هرگز.

 

گیج

شاعر : عباس صفاری

هر بار که آمده ای
آخرین بار بوده است
و هربار که رفته ای اولین بار
فردا تو را
برای اولین بار خواهم دید
همانطور که دیروز
برای آخرین بار دیدمت
شاید امروز نیز صدایت
که بارش شیرین توت
بر پرده کتای است
دهانم را آب بیندازد
ماه نیستی
تا در قاب نقره ای ات
هر بار که نو می شوی
حکایتی کهن باشد
افتاده به جان من
آغوش شعله وری هستی
که در چشم بر هم زدنی
کن فیکون می کنی مرا
و هر بار که رفتنم را
از پاگرد پلکان
تماشا می کنی
مانند قزل آلای نگون بختی
که یک عقاب تیز چنگ
از رودخانه قاپیده باشد
گیجم و نمیدانم
چه بر سرم آمده است.

 

خطی از پوست پرده بر میدارد

شاعر : گروس عبدالملکیان

غذا به شکل احمقانه ای ما را سیر می کند
لیوان از دست هایم افتاد و
هزار لحظه شد.
همیشه چیزی کسی باید بمیرد
که این فیلم طرفدارانش را از دست ندهد
گفتند چیزی نیست چیزی نیست
من اما طوری تنها بودم
که ماندنم همه را تنها می کرد
در خیابان
استخوان ها راه می روند
گوشت ها راه می روند
کت و شلوار ها راه می روند
در مغازه کسی دارد استخوانی را
با ساطور نصف میکند
خیابان زوزه می کشد
سگی روحم را به دندان گرفته
می دود
در پاییز درختان را حرص می کنند
انگشت های اضافه را حرص می کنند
پاییز
در اتاق های سیمانی دربسته قرمز تر است
شهر در حاشیه سرد است
متن از خطر زدن خونی ست
از متن از حاشیه از کاغذ
بیرون افتاده ام
و ماهی مرده ای دارد
رودخانه را با خود می برد

 

ایست گاه

شاعر : آرش نصرت اللهی

نامم آب است
از ناودان آمده ام
و خانه ام گودی کوچکی است در ایست گاه
صبح گاه
چکمه ی سربازان، خوابم را می درد
سربازان
سر در قلاه های جنگ
مادران
رودهای ریخته در من
من بزرگ می شوم
و عکس هواپیماهای جنگی جا می شود در من
در من ابدیت دریده ی آسمان
در من سر خمیده بید، در باد
آغوشت گشوده تر
گودی کوچک من!
که ماه نیمه برهنه آورده ام
با زمینه ی شب
بر می گردند
چکمه بر گردن
قلاده در دست
سربازانی که نامم را به یاد نمی آورند!

 

هیچ مایه

شاعر : علی عبداللهی

پهنه ای
بی افق
جاده ای
نکوبیده
به ناکجا
یورش نقطه های سیاه
بر زمینه ی فیروزه و یشم
یا کمینه گی سفید
که هرچه پیش می رود
به هیچ
نمی رسد حتا
تا گمان کنیم
بر بوم
چیزی
رخ می دهد.

omidoo بازدید : 23 دوشنبه 19 فروردین 1392 نظرات (0)

 

 

روزهای بی عسل

شاعر : مریم حیدرزاده

بخواب آروم عسل بانو
که بی تو ساکته اینجا
ولی راحت شدی انگار
از این بی رحمی دنیا

بخواب آروم و بی غصه
کی این دردو یادش میره؟
سکانس آخرت این نیست
کسی جاتو نمیگیره

زمین ساکت زمان آروم
عسل تو آسمون خوابه
ستارش رفته از امشب
یه جای دیگه می تابه

مثل پروانه ها حالا
دیگه آزاده آزادی
به خیلی آدما با عشق
دوباره زندگی دادی

لالا لالا گلهای سرخ
گلهای یاس و بابونه
کی اینو باورش میشه
که تو دیگه نیای خونه

تو قلبت میزنه اینجا
تو عطرت اینجا پیچیده
تو اسم پاک و شیرینت
صدای زندگی میده

لالا لالا بخواب اما
روزای بی عسل سخته
با پرواز پر از دردت
بهار از یادمون رفته

تو رفتی اما بخشیدی
نگات زنده است نفس داره
واسه تو کمترین پاداش
هزاران بار اسکاره

تو با "پروانه ای در مه"
تو با "دستای آلوده"
عسل بودی،عسل موندی
واسه رفتن ولی زوده

 برای مشاهده اشعار مریم حیدرزاده کلیک کنید

omidoo بازدید : 14 دوشنبه 19 فروردین 1392 نظرات (0)

خدايـــــــا من دستـت را خوانــده ام ...!
دستـــت براي مـــن رو شــده اســت
تو سمفــوني زيبــاي شکستــن اين دل لعنتـــي را
دوســــت داري ..!
باشـــــد
اگـر تو ميخواهـــي باشـــــد !
ميشـــــکنـــــم
باز هــــــم
.
.
ميشنـــــــوي ؟!

 

به آدماي توي فيلما که...
آخرش خوشبخت مي شن حسوديم مي شه...
خدايـــا...
نمي خواي يه ذره بزني بره جلو..؟

 

اگـــه ميخـــواي يکيــو از دســـت بـــدي
فقـــط کـــافيــــه دوستـــش داشتــــه بـــاشــــي
همـــين کــــافــيــــه ...

 

آدمهاي کنارم مثل جمعه ميمانند ...
معلوم نميکند...
"فــــــرد" هستند يا " زوج " ...
پر از ابهامند .....

 

يعني ميشود روزي برسد.....
که بيايي.....
مرا در آغوش بگيري....
بخواهم گله کنم....
بگويي هيس.....
بگويي همه کابوس ها تموم شد.....
ميخواهم امشب تا صبح ديووانه ات کنم

 

شــانــه ات کــــو؟
دنــيـايــم بــاز بـهـم ريــخـتـه....

 

خواب آلود ..
لوس ..
بي خيال ..
بي قرار..شاد ..
هرچه ميخواهي باش .فقط در آغـــــــــــــــــــوشم باش
ولي دلبرانه ...ولي عاشقانه

 

از هــم مي چـرخـَنــد ..
لحـظــه هــاي لـوكس ِ مـَن بـر مـَـدار خـوشبـَخـتـي .

 

مـن عاشق هَوس هاي عاشقانـه اَم...
مَـن عاشق گـُناه دوست داشتـنَم
دَستهايَت را بـه مـن بده
بـه جَهنَم كـه مَرا بـه جَهنَم مـــي بَرند بـه خاطر عِشقبازي با خيالِ تو
تو خودِ "بـهشتــي "

 

بـه مَـن حَق بده
کـه ميل بـه خوردَن نـَداشتــه باشَم
اين بـُغض ها کـه
تو بـه خوردِ‌ مَـن مـي دَهـي
سير سيرَم مـي کـُنَد!

 

مُهم نيست دوستم داري يا نَـه ...!
مُهم ايـن استـــ کِـه؛
مـَـن هَــستـــَم ؛
عـِشق هـَست
وَ هَواي اِحساسَــم
هَنــوز آبي ست . . .!

 

پَرگار هاي خوبــي شُديم
خوب هَمديگَر را دور مــي زَنيم !

 

قول داده اَم...
گاهـــي
هَر اَز گاهـــي
فانـــوس يادَت را
ميان ايـن کوچه ها بـي چراغ و بـي چلچلـه، روشَـن کنَم
خيالـت راحـَــت! مَـن هَمان منـــَــم؛
هَنوز هَم دَر اين شَبهاي بـي خواب و بـي خاطـــِره
ميان اين کوچـه هاي تاريک پَرسـه ميزَنـَم
اَما بـه هيچ سِتاره‌ي ديگـَري سَلام نَخواهــَـم کَرد...
خيالَت راحَت !

 

برگــرد عشق قديمي و ديرين من؛
برگرد و بگو دوستـت دارم
تا با پشــــت دست چنان بــــر دهانت بکوبم
تا آرزوي داشتن يـک دندان را به گــــــــــور بـبـــري
چه برسد به من و يک عشق حقيقي !!

 

آنقدر مرا از رفتنت نترسان ....
قرار نيست هميشه بمانيم !
روزي همه رفتني اند ....
ماندن به پاي کسي معرفت ميخواد نه بهانه ... !!

 

سرنوشت من بي تو
جمله بي فاعلي ست
که فعلش تعطيل استــــــــــــــــ . . . !

 

چـتـرتــــ را بگــــير . . .
چشــــــــــم هاي من . . .
بزرگ شده ي بارانند . .

omidoo بازدید : 17 دوشنبه 19 فروردین 1392 نظرات (0)

 آدم هـا می آینـد
زنـدگی می کننـد
می میـرنـد و می رونـد
امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو
آن هـنگـام آغـاز می شـود کـه
آدمی می رود امــا نـمی میـرد!
مـی مـــانــد
و نبـودنـش در بـودن ِ تـو
چنـان تـه نـشیـن می شـود
کـه تـــو می میـری
در حالـی کـه زنــده ای ...

omidoo بازدید : 15 دوشنبه 19 فروردین 1392 نظرات (0)

حکایت من ؛ حکایت کسی است که عاشق دریا بود ، اما قایق نداشت 
دلباختۀ سفر بود ؛ همسفر نداشت
حکایت کسی است که زجر کشید ،اما ضجه نزد
زخم داشت و ننالید
گریه کرد ؛ اما اشک نریخت
حکایت من ؛ حکایت چوپان بی گله وساربان بی شترست !
حکایت کسی که پر از فریاد بود ، اما سکوت کرد ؛ تا همۀ صداها را بشنود.

omidoo بازدید : 23 دوشنبه 19 فروردین 1392 نظرات (0)

آدم ها برای هم سنگ تمام می گذارند.

 اما نه وقتی که در میانشان هستی، نه...

 آن جا که در میان خاک خوابیدی؛ 

 «سنگ تمام» را می گذارند و می روند ...!

omidoo بازدید : 12 دوشنبه 19 فروردین 1392 نظرات (0)

همین که خدا سیستم صوتی وز وز پشه مگس رو

روی گنجشک و کفتر و کلاغ پیاده سازی نکرده جای تشکر داره !

 

.

*******جملات خنده دار*******

.

زمان مدرسه هم اینایی که اتود نوک هفت دهم داشتن

همیشه توی ذهنم تو یه دسته‌بندی جدا قرار می‌گرفتن .

اینایی که به ما نمی‌خورن !

.

*******جملات خنده دار*******

.

جملات طنز

فکر اقتصادی خوب زده به سرم :

میخوام برم خارج یکی از کلیه هامو بفروشم دلار بگیرم

بیام هم یه کلیه بخرم هم یه بنز کوپه!!

.

*******جملات خنده دار*******

.

خدایا !

اگه قرار شد دوباره دهخدا زنده بشه ببرش تو زیمباوه این کارو بکن

چون اگه تو ایران زنده شه با شنیدن الفاظی مثل عجیجم ، عجقم ، بوج

قلفونت ، تیتلتو بخولم و … سکته میکنه

.

*******جملات خنده دار*******

.

واحد کیفیت سنجی قلیون به تصویب نهایی رسید:

-آقا قلیون داری؟

-بله

-صفر تا چاق اش، چند کامه !؟

.

*******جملات خنده دار*******

.

تا حـالا به بچـه ۳ ساله آدامـس اُکالیـپـتوس اوربـیت دادیـن؟؟

بعد از بیست ثانیه،همه شکلک های یاهو رو می تونین تو صورتش ببینین !

.

*******جملات خنده دار*******

.

اگر تو آمریکا هم قوانین نام‌گذاری شرکتها مثل ایران بود

اسم شرکت اپل می‌شد :

سیب‌پردازان سیستم‌گستر غرب !

.

*******جملات خنده دار*******

.

صبح رفتم تیغ ژیلت فیوژن بخرم ؛ فروشنده گفت :

بسته ی چهار تاییش ۵۰ هزار تومن …!!!

هیچی دیگه … رفتم رساله رو ورق زدم ،

دیدم نوشته : المَحاسِنُ زینَتُ الرَجُل!

.

*******جملات خنده دار*******

.

رفتم مغازه آدامس بخرم ..

به فروشنده گفتم آقا آدامس orbit چنده ؟

گفت دو هزار تومن .

گفتم گارانتی هم داره یا نه ؟؟

طرف بهش بر خورد !

.

*******جملات خنده دار*******

.

آخر دنیا داور میاد …

سوت می‌زنه میگه :تازه نیمه اول تموم شده، هنوز ۹۰ دقیقه نشده!

زمینا رو عوض کنید…ما میریم امریکا اونا میان اینجا

آی بخندیـــــم……………….!!!!

.

*******جملات خنده دار*******

.

مامانم دیروز یه طرح داد خفن یعنی مصرف برق رو نصف می کنه

گفت صبح که بلند می شی برو یه عکس از تو یخچال بگیر

تا شب هر موقع خواستی بیای درش رو باز کنی ، به همون عکس نگاه کن!

.

*******جملات خنده دار*******

.

لذتی که در خوابیدن سرِ کلاسِ درسِ سه واحدیِ سختِ استادِ سیریش هست

تو خوابیدن لای پر قو در کنار سواحل آنتالیا نیست

حالا لذت قبولی با تقلب توی همون درس بماند

!!!اصلا کلمات در توصیفش عاجزند

.

*******جملات خنده دار*******

.

جلل خالق جلل خالق جلل خالق ماشاالله..

(شماعی زاده – پس از شنیدن خبر بهترین فدراسیون فوتبال آسیا شدنِ ایران)

.

*******جملات خنده دار*******

.

هیکل یارو شبیه نیم رخ چنگاله

بعد هر موقع می پرسی کجا بودی میگه باشگاه!

.

*******جملات خنده دار*******

.

اینکه با این همه تورم هنوز «رنگارنگ» صد تومنه

نشون میده نامردا قبلا چقد گرون می فروختنش!

.

*******جملات خنده دار*******

.

تو خیابون داشتم با موبایلم حرف میزدم

طرف تلفن خونه رو خواست منم دادمو گفتم:

یه ساعت دیگه میرسم خونم زنگ بزن .

یه ساعت بعد یه دختره زنگ زده :

آقا شما به من شماره دادین!

با تعجب گفتم : مـــن ؟؟؟ کِی ؟؟؟ کجا ؟؟؟

میگه : وااااااااا ! فلان جا داشتین الکی با موبایل

حرف میزدین مگه به من شماره نمیدادین ؟؟؟!!!

.

*******جملات خنده دار*******

.

جملات خنده دار

من یکی که مشکل مالی ندارم

چون اصلا مالی ندارم که بخوام مشکلشو داشته باشم!

.

*******جملات خنده دار*******

.

یه سوالی ذهنمو مشغول کرده، بچه هایی که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۹ به دنیا میان

دهه چندی حساب می شن؟

باید چطوری خطابشون کرد؟

دهه صفری؟ دهه  جدید؟ شروعی دوباره؟

دهه ناشناخته؟ تغییر را احساس کنید !؟

.

*******جملات خنده دار*******

.

ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ ﺳﺒﺰﯼ ﻣﯽ ﺧﺮﯾﺪ ﺗﻮﺵ ﺣﻠﺰﻭﻥ ﻭ

ﮐﻔﺸﺪﻭﺯﮎ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﯾﻪ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ !

ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﺳﺎﻟﻤﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻣﺎ دهه شصتیها…….

.

*******جملات خنده دار*******

.

یه غمی هست که بچه های آخر بیشتر درکش می کنن

غم به مرور زمان کم شدن آدم های سر سفره !

.

*******جملات خنده دار*******

.

مطالب طنز جدید

روزى به لقمان هیچ نگفتند

همینطورى ساکت نگاهش کردند

آخر خودش خسته شد و گفت:از بى ادبان !   ))

.

*******جملات خنده دار*******

.

خانمه نوشته :

امروز بعد از ۳ ماه ورزش و رژیم، واستادم جلوی شوهرم که هیکلم رو ببینه

برگشته میگه: حالا دیگه فقط اخلاقت گ..هه !

.

*******جملات خنده دار*******

.

بابام داشت به دوستش شنا یاد میداد

گفت حالا پاهای عقبتو تکون بده !

O.o

.

*******جملات خنده دار*******

.

اصلی ترین وظیفه‌ی هواکش توالت تولید صداست

برای آرامش خاطر شخص مشغول در محل

و همچنین سایر وابستگان در خارج

بو همش بهانه‌ست !!

.

*******جملات خنده دار*******

.

میگن تو جهنم فقط کارت شارژ ۱۰۰۰۰تومانی میفروشن …

اونم با قیمت ۱۵۰۰۰تومن !

تازه وقتی رمز رو بزنی پیام میاد این کارت شارژ قبلا استفاده شده است!!

 حالا میگن تو بهشت ایرانسل پیام میده:با شارژ۱۰۰۰ریال دیگر ۱۸۵۲۲۲۶۰۰۰ ریال اعتبار از ما هدیه بگیرید!!!!!!!حالا بازم گناه کن تا این روزا رو نبینی !

.

*******جملات خنده دار*******

.

امروز فهمیدم معلم شیمی‌ مون خیلی‌ خنگه  ))

امتحان داشتیم یه سوال بود آیا می‌دانید منیزیم چیست ؟؟

منم نوشتم بله می‌دانم

پدسّگ نمره نداده بهم:|

حالا این هیچ…

سوال بعدی نوشته اگر چوب داخل دریا بیفتد چه اتفاقی‌ رخ میدهد؟

منم نوشتم خیس میشود

به این جواب هم نمره نداده بود:|

لعنت به هرچی‌ ستمکار و خدا نشناس !

.

*******جملات خنده دار*******

.

 

موبایل داداشمو دزدیدن ولی نمیره شکایت کنه دلیلشم اینه :

اگه با دزده روبرو بشم و مسیجامو خونده باشه

آبروم میره نمیتونم تو چشماش نگاه کنم !!!

.

*******جملات خنده دار*******

.

طرف لکنت زبون داشته.زنگ میزنه اورژانس که بیان جنازه ی همسیاشو ببرن!

میگه:اااالو اااوورجانس ،این ههههمسسسایمووون ممممرده!

یه آمبولانس میفرررررستین؟!

…طرف میگه: آدرستون؟!

یارو تا میاد آدرسو بگه زبونش بند میاد میگه: ظظظظظ!

… … … طرف میگه :ظفر منظورته ؟

میگه: نننننننـــنه!

طرف فکر میکنه سرکاره قطع میکنه!

۲هفته بعد همین اتفاق میفته بازم طرف میگه :آدرستون؟

باز زبونِ یارو بند میاد میگه: ظظظ

ظ!

طرف میگه ظفر؟ میگه: ننننه!

*******جملات خنده دار*******

باز مامور اورژانس فکر میکنه سرکاره قطع میکنه!

۳! ماه رد میشه،باز طرف زنگ میزنه میگه:

اااااووووورژانس، این هههمسایمون ممممرده محلللمون بوی گند

گررررررفته یه آمبولانس بببفرستیییین!

طرف میگه :آدرستون؟!

باز زبون یارو بند میاد میگه: ظظظظ!

از اونور میگن :آقا منظورت ظفره؟!

طرف میگه :آآآآررررره آآآآشغااااال؛

آآآآررره کککککثافت

ککشووووندم آورددددمش ظفرببییییا بببرش‬‬‬‬‬‬‬‬

*******جملات خنده دار*******

omidoo بازدید : 17 یکشنبه 18 فروردین 1392 نظرات (1)

همسرم با صدای بلندی گفت : تا کی میخوای
سرتو توی اون روزنامه فرو کنی ؟ میشه بیای و به دختر جونت بگی غذاشو بخوره ؟
روزنامه را به کناری انداختم و بسوی آنها رفتم . تنها دخترم آوا به نظر
وحشت زده می آمد و اشک در چشمهایش پر شده بود . ظرفی پر از شیر برنج در
مقابلش قرار داشت ، آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود ! گلویم
رو صاف کردم و ظرف را برداشتم و گفتم : چرا چندتا قاشق گنده نمی خوری ؟ فقط
بخاطر بابا عزیزم ! آوا کمی نرمش نشان داد و با پشت دست اشکهایش را پاک
کرد و گفت : باشه بابا ، می خورم ، نه فقط چند قاشق ، همشو می خوردم ولی
شما باید … آوا مکث کرد !!! بابا ، اگر من تمام این شیر برنج رو بخورم ،
هرچی خواستم بهم میدی ؟ دست کوچک دخترم رو که بطرف من دراز شده بود گرفتم و
گفتم ، قول میدم ، بعد باهاش دست دادم و تعهد کردم ! ناگهان مضطرب شدم و
گفتم : آوا ، عزیزم ، نباید برای خریدن کامپیوتر یا یک چیز گران قیمت اصرار
کنی ! بابا از اینجور پولها نداره ! باشه ؟
آوا گفت : نه بابا ، من هیچ چیز گران قیمتی
نمیخوام ! و با حالتی دردناک تمام شیربرنج رو خورد ! در سکوت از دست همسرم و
مادرم که بچه رو وادار به خوردن چیزی که دوست نداشت کرده بودن عصبانی بودم
! وقتی غذا تمام شد آوا نزد من آمد ؛ انتظار در چشمانش موج میزد . همه ما
به او توجه کرده بودیم و آوا گفت ، من میخوام سرمو تیغ بندازم ، همین
یکشنبه !!!
تقاضای او همین بود !!!
همسرم جیغ زد و گفت : وحشتناکه ! یک دختربچه
سرشو تیغ بندازه ؟ غیرممکنه !!! گفتم : آوا ! عزیزم ، چرا یک چیز دیگه نمی
خوای ؟ ما از دیدن سر تیغ خورده تو غمگین میشیم . خواهش می کنم ، عزیزم ،
چرا سعی نمی کنی احساس ما رو بفهمی ؟
سعی کردم از او خواهش کنم ولی آوا گفت :
بابا ، دیدی که خوردن اون شیربرنج چقدر برای من سخت بود ؟ آوا اشک می ریخت و
میگفت شما به من قول دادی تا هرچی میخوام بهم بدی ، حالا می خوای بزنی زیر
قولت ؟
حالا نوبت من بود تا خودم رو نشون بدم و
گفتم : مرده و قولش !!! مادر و همسرم با هم فریاد زدن که : مگر دیوانه شدی ؟
آوا ، آرزوی تو برآورده میشه !!!

صبح روز دوشنبه آوا رو با سر تراشیده شده و صورتی گرد به مدرسه بردم ! دیدن
دختر من با موی تراشیده در میون بقیه شاگردها تماشایی بود . آوا بسوی من
برگشت و برایم دست تکان داد و من هم دستی تکان دادم و لبخند زدم .
در همین لحظه پسری از یک اتومبیل بیرون آمد و
با صدای بلند آوا را صدا کرد و گفت : آوا ، صبر کن تا منم بیام !!! چیزی
که باعث حیرت من شد ، دیدن سر بدون موی آن پسر بود ، با خودم فکر کردم ، پس
موضوع اینه !!! خانمی که از آن اتومبیل بیرون آمده بود بدون آنکه خودش رو
معرفی کنه گفت : دختر شما ، آوا ، واقعا فوق العاده ست و در ادامه گفت :
پسری که داره با دختر شما میره ، پسر منه ! اون سرطان خون داره !!! زن مکث
کرد تا صدای هق هق خودش رو خفه کنه و ادامه داد : در تمام ماه گذشته هریش
نتونست به مدرسه بیاد و بر اثر عوارض جانبی شیمی درمانی تمام موهاشو از دست
داده ! نمی خواست به مدرسه برگرده ، آخه می ترسید هم کلاسی هاش بدون اینکه
قصدی داشته باشن مسخره ش کنن . آوا هفته پیش اون رو دید و بهش قول داد که
ترتیب مسئله اذیت کردن بچه ها رو بده !!! اما ، حتی فکرشو هم نمی کردم که
اون موهای زیباشو فدای پسر من کنه !!!!!
آقا ! شما و همسرتون از بنده های محبوب خداوند هستین که دختری با چنین روح بزرگی دارین !
سر جام خشک شده بودم و شروع کردم به گریه کردن !!!

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 41
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 83
  • بازدید کلی : 1,347
  • کدهای اختصاصی

    صفحات پاپ آپ